استخوان لای زخم
هرچه زمان میگذرد و از وقایع تلخ آبان فاصله میگیریم، مسئولان نظام و صاحب نظران اجتماعی، سعی میکنند خارج از شعارهای تکراری، به تحلیل آن واقعهی تلخ بپردازند. همه ی صاحب نظران اتفاق نظر دارند که اعتراض فرودستان و حاشیه نشینان را باید جدی بگیریم و جامعه دیگر در برابر خطاهای حاکمیت نمیتواند سکوت کند و هر اتفاق و خطای کوچکی می تواند بحرانی بزرگ بیافریند.سرمایهداری و بخصوص سرمایهداری رانتی در سه دههی گذشته به اقتصاد ما چنگ انداخته و چون زالویی خون زحمتکشان را میمکد. محور حرکت سرمایه بطور مشخص کسب حداکثر سود است. عِرق ملی و ایمان مذهبی در دست سودجویان بهانهای است برای فریب کارکنان. البته این ترفندها دیگر برای همگان روشن شده است.نگاه سرمایه دار به کارکنان، نگاه به ابزار تولید است. بنابراین کارگران و کارمندان فقط تا جایی دارای ارزش انسانی هستند که برای سرمایه دار، سودآور باشند. هرگاه لازم آمد، کارگاه را تعطیل میکنند و هرگاه به مازاد نیروهای کارگاه اشاره میکنند، آغاز بیکار شدن عدهای را رقم خواهند زد. این سرنوشت کارگران است، در سیستم سرمایه داری...!!
کارگران و کارشناسان تولید میکنند و دستمزدی برابر با نیروی کارشان(جسمی و روحی) دریافت میکنند اما ثمرهی تلاش و ارزش تولید شده به حساب نجومی سرمایه دار سرازیر خواهد شد. نتیجه چه میشود؟ عده ای بیکار با خانوادههایی گرسنه و عدهای پولدار که به راحتی برای تفریح روانهی آنتالیا و یا دیگر کشورهای دنیا میشوند، در داخل هم که با ماشینهای لوکس در خیابانها جولان میدهند و خوش میگذرانند.
حال به اعماق جامعه نگاه کنیم، سیل جمعیت بیکار و نگران آینده. فارغ التحصیلان دانشگاه و دیپلمههای بیکار هم به خیل بیکاران اضافه می شوند و فقر و فلاکت به عموم جامعه سرایت می کند. موضوع چنان آشکار است که دولتیان هم به راحتی میگویند(۶۰ میلیون) ایرانی مستحق دریافت یارانه هستند.این آمار نشان میدهد که دست آوردهای انقلاب ۵۷ را سرمایه داران و شرکتهای خصولتی و رانتی یکجا بالا کشیدهاند، پُر اشتها و سیری ناپذیر، آنها چنان مست و سرمست شدهاند که به آیندهی خود هم فکر نمیکنند، حتا به کارکنان کارخانهای که قرار است از تولید آن سود ببرند.
کسی هم دیگر به کسی جواب پس نمیدهد.علت ها دفن، و معلول ها مطرح میشوند.برای نمونه،محمدرضا عارف رئیس فراکسیون امید مجلس که از حامیان رئیس جمهور است،ضمن انتقاد از عدم شفاف سازی دربارهی چگونگی کشته شدن تعدادی از هموطنان، تاکید میکند که علت حوادث آبان ماه باید به وضوح با جامعه درمیان گذاشته شود، او میگوید طی نامه ای از رئیس مجلس درخواست کرده که جلسهای غیر علنی با حضور سران سه قوه و نیروهای نظامی و کارشناسان اقتصادی دولت تشکیل شود تا حداقل نمایندگان از پیدا و پنهان اتفاقات صورت گرفته مطلع شوند. اما پاسخی دریافت نکرده.
این سکوت روح جامعه را آزرده میکند و استخوانها لای زخم باقی میمانند.
نظرات بینندگان: