کد خبر : 4850

جامعه شناختی شکاف نسلی

|فرشته یوسفی منش*|

 

 

با دقت وتوجه بیشتر به روند زندگی رو به جلوی بشر و مشاهده عمیق تر روابط وکنشهای انسانی به تعاملات والدین وفرزندان برمی خوریم وبا تفاوت هایی رو به رو می شویم که درگیری،سرخوردگی،افسردگی و بعضاً خودکشی ها را به دنبال دارد.مفهومی که این اختلاف فاحش روانی،اجتماعی فرهنگی وتفاوت معنی دار در بینش وآگاهی،باورها،تصورات،انتظارات ،جهت گیری های ارزشی والگوهای رفتاری میان دو یا چند نسل همزمان در یک جامعه را مورد توجه قرار می دهد شکاف نسلی می باشد که موضوع بحث دیرینه و مشترک علمای اجتماعی به ویژه روانشناسان اجتماعی ،مردم شناسان فرهنگی،علمای سیاسی و نیزجامعه شناسان بوده است.

بر اساس مطالعات،پدیده شکاف نسلی در گذشته و تا زمان پیدایش جامعه صنعتی مدرن به دلایلی چون اختلاف ناچیز در شرایط و مراتب وموقعیت های اجتماعی گروه های مختلف سنی وپذیرفتن اقتداربزرگترهاتوسط جوان ها واینکه اقدام اولیه وابتکارعمل در دست بزرگسالان باشد و همچنین مشارکت جوانان در زندگی واجتماع بزرگسالان و انتقال طبیعی فرهنگ والگوها ازنسلی به نسل بعد در مجموع مانع پیدایش فاصله می شد و تعارضات وتغییرات مختلف بین نسل ها در جوامع بسته با فرهنگ سنتی را کند می کرد.اما با آغاز قرن بیستم وپس از جنگ دوم جهانی و روند عام نوسازی جهانی جوامع توسعه یافته وپس از آن جوامع در حال توسعه با تغییرات سریع وشدید وحوادث بزرگ تاریخی روبه رو شدند که در مجموع باعث شد بین اجتماع سنتی دیروزوجامعه مدرن امروز شکاف وسیع وعمیقی به وجود آید.

تاثیرسنت،میراث واقتدار جامعه بزرگسال برنسل های جوان تر در اثرافزایش آگاهی،مهارت وتوانایی نسل جدید در مواجهه با زندگی وجهان مدرن درمقابل ناتوانی وعدم مهارت نسل های سالمند وناکارآمدی نهادهای سنتی نظیرنظام آموزشی و نهادهای فرهنگی دیگرکاهش یافته است.بعلاوه نسل جوان امروز به یمن گسترش ونفوذ رسانه های جمعی و به مدد کتاب،فیلم،تلوزیون وبا باز بودن دست آن ها در انتخاب جایگزین های متفاوت در عرصه آموزش،سیاست ،کار،تفریح و...به نقطه ای رسیده که بخوبی نشانگرتفاوت شرایط واختلاف تجربه وفرهنگ بین نسل های جوان تر وسالمند به شمار می رود.واقعیت این است که اختلاف برداشت بین نسل ها امروزه عمیق تر از قبل است زیرا دگرگونی های فنی واجتماعی تجربه شده توسط این نسل بی سابقه بوده است، درنتیجه این عوامل ما شاهد نوعی دوگانگی وجدایی روزافزون اجتماعی وفرهنگی میان نسل های گذشته و امروز وظهور نسل هایی با امکانات ،تجارب،معرفت ،ایده ها وخواسته هایی متفاوت از نسل وبعضاٌ درتعارض جدی با آن ها هستیم که از آن به شکاف نسلی یاد می شود.مسئله گسستگی نسلی موجب اختلاف در نوع تعلیم وتربیت ،روان شناسی ،کنش ها و واکنش های طبیعی و روحی می شود واقتضائات طبقات سنی را آشکارمی کند.معمولاٌفرزندان جوان با پدر ومادر خویش سازگاری ندارند وعمدتاٌ سلیقه های متفاوتی را بروز می دهند.

این نسل جوان با توجه به روحیه ی نوخواه و تنوع طلب خویش،درجستجوی تجربه های نوینی است.آنان فاقد محافظه کاری افراد میان سال ومجرب هستند وتوان ریسک پذیری بالایی دارند.یعنی بیش از آنکه شجاع باشند متهور وبی باک اند.آنان می خواهند به مرزهای جدید وتازه ای برسند که پیشینیان نیز شاید به نحوی آن را تجربه کرده اند.برای نسل جوان همه چیز تازه است.آنان می خواهنداستقلال رأی داشته باشند ومانعی در پیش خود نبینند.مشورت با دیگران را نیز نوعی مانع تلقی می کنند.همین خصلت ها موجب می شود که میان جوانان ونسلی که پس از عمری تجربه،محافظه کار وعاقل تر می نماید وطبیعتاٌ با شکست هایی مواجه شده،تقدیر خود را نسبتاٌ رقم زده و در پایان کار این جهانی خویش است اختلاف شدیدی شکل گیرد.

بدین ترتیب وبا وجود چالش های مطرح شده اگردرفراینداجتماعی کردن کودکان ،نوجوانان وجوانان فرهنگ یک جامعه تا حدمطلوبی ازنسلی به نسل دیگرمنتقل شود و بازتولید فرهنگی به نحواحسن انجام پذیرد میزان اشتراک فرهنگی بسیاربالا می رود واختلاف فاحشی بین دو نسل به وجود نمی آید.این وضعیت در درون خانواده به این شکل است که بین والدین وفرزندان رابطه فکری واحساسی خوبی برقرار می گردد ودرک متقابل قابل قبولی دیده می شود،در حالیکه اگر فرایند اجتماعی کردن به علل خارجی وداخلی دچار مشکل شود وفرهنگ جامعه درحد مطلوبی به نسل بعد منتقل نشود تداوم فرهنگی جامعه دچارمشکل می شود وبین نسل قدیم وجدید فاصله وشکاف می افتد.

 

معمولاٌجوامع در حال گذار ویا جوامعی که با تحولات سریع اجتماعی وتقابلات سیاسی-اجتماعی مواجه می گردند بیشترمستعد پدیداری شکاف درمیان نسل های خود می گردند.بنابراین لزوم توجه به این مسئله اجتماعی درکشورمان بیش تراحساس می شود.

*کارشناس جامعه شناسی