خوانا

پایگاه خبری تحلیلی

» . . .

آخرین اخبار

تاریخ انتشار : ۱۰ تیر ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۲
کد خبر : 24169
Share
دکتر مهدی ملک‌محمد تبعات روانی نتایج مذاکرات را تحلیل کرد

تبعات گره‌خوردن زلف امید مردم به نتیجه مذاکرات

12 سال پیش کسی فکرش را نمی‌کرد که روزی تمام ایران منتظر نتیجه مذاکرات پیرامون پرونده‌ای بسیار تخصصی و پیچیده باشد، اما امروز پس از کش و قوس های فراوان بسیاری از مردم ایران چشم به صفحه‌های تلویزیون و مانیتورهای خود دوخته اند

12 سال پیش کسی فکرش را نمی‌کرد که روزی تمام ایران منتظر نتیجه مذاکرات پیرامون پرونده‌ای بسیار تخصصی و پیچیده باشد، اما امروز پس از کش و قوس های فراوان بسیاری از مردم ایران چشم به صفحه‌های تلویزیون و مانیتورهای خود دوخته اند که  و منتظر اعلام نتیجه پیچیده‌ترین مذاکرات قرن هستند. مذاکراتی که بنا به گفته رییس جمهور روحانی نتیجه‌اش، آب و نان ایرانیان را تحت‌تاثیر قرار خواهد داد.
12 سال پیش این‌گونه نبود. آب و نان ایرانیان در گرو هیچ مذاکره‌ای نبود. چطور شد که کار به اینجا کشید؟ هشت سال عملکردی محمود احمدی نژاد در اقتصاد و سیاست خارجی در به وجود آمدن این شرایط نقشی کلیدی داشت.
رییس جمهوری که با سیاست تهاجمی به استقبال ابر قدرتهای جهان رفت، غافل از اینکه آن ها نیز دست و پایشان بسته نیست و تهاجم را خیلی بهتر از ایرانیان می شناسند. ایران تحت فشار شدید قدرت های جهانی قرار گرفت و در مدت کوتاهی به بهانه فعالیت هسته ای با شدیدترین تحریم های بین‌الملی مواجه شد.
تحریم هایی که در قالب قطعنامه های شورای امنیت تصویب شد و رییس جمهور  وقت ایران آن قطعنامه ها را کاغذ پاره خواند و سیاست تهاجمی دولتش را تقویت کرد، تا کاغذ پاره ها اثرات خود را چند سال بعد بگذارند و آب و نان مردم را نیز با مخاطره اندازند.
این بخشی از ماجرا بود، با وجود اینکه دولت محمود احمدی نژاد بیشترین درآمد از فروش نفت در تاریخ ایران به دست آورد اما نه تنها نتوانست این درآمد چشمگیر  استفاده مثبت کند، بلکه این درآمد بلای جان کشور شد و انواع و اقسام بیماری‌ها را به اقتصاد تزریق کرد.
در این بین دولت درآمد کسب می کرد و خیلی راحت از کف می داد، در زمان کوتاهی هم تورم و هم رکود بی سابقه ای به اقتصاد کشور تزریق شد. بیکاری روز به روز افزایش پیدا کرد و دولت در حل این معضل ناتوان بود. پولدارترین دولت ایران پایین ترین بیلان کاری را ارائه کرد، آن هم دقیقا در زمانی که جمعیت متولدین دهه 60 که باید از مواهب این افزایش درآمد استفاده می بردند که نبردند.
در ادامه با تشدید سیاست های تهاجمی دولت محمود احمدی نژاد درآمد نفتی نیز تحت فشار تحریم ها قرار گرفت و به شدت کاهش یافت. تحریم های یکجانبه آمریکا و اتحادیه اروپا شرایط بسیار سخت تری از گذشته برای ایران رقم زدند. ایران دیگر نمی توانست نفت هم بفروشد.
دولتی که  پولدارترین دولت تاریخ ایران لقب گرفته بود، اکنون درآمد نفت را به پایین ترین حد آن رسانده و هر روز کمتر می شد. در کنار آن ناکارآمدی اقتصادی، فساد، چالش دور زدن تحریم ها و... به بحران دامن می زد.
در داخل کشور نیز ناامیدی به اوج خود رسیده بود و کشور در هر روز در بحران فرو می رفت.
با پایان دولت احمدی نژاد و روی کار آمدن حسن روحانی امید ها به صورت نسبی بازگشت. اما حسن روحانی با چالشی بزرگ روبه رو بود. کشور را در وضعیت بحرانی تحویل گرفته بود. خزانه خالی بود و چاره ای نداشت که سیاستی را در پیش گیرد که بتواند خزانه کشور را پر کند. 
او راه حل را بهبود روابط کشور با دنیا دانست و به تبع آن بازکردن درهای کشور به روی سرمایه گذاران. مهمترین گام در این راه حل پرونده هسته ای و رفع تحریم ها بود. روحانی و دولتش در این راه ابتکارات جدید در عرصه مذاکرات هسته ای ارائه کردند و توانستند طرف مقابل را تا پای توافق نهای بکشانند.
این در شرایطی است که در تمام دو سال مذاکره دولت روحانی با غرب مخالفان این مذاکرات که خود در به وجود امدن این شرایط نقش داشتند، روحانی و دولتش را متهم می کردند به این که برای حل معضلات داخلی چشم به خارج دارد.
به هر صورت مذاکرات هسته ای اکنون به نقطه ای بی بازگشت رسیده است. اکثریت مردم ایران امیدوارند که این مذاکرات تحریم های اقتصادی را لغو کند. اما سوالی که مطرح است این است که این امید و انتظار همگانی چه تبعاتی دارد؟ اگر توافق هسته ای به نتیجه برسد و یا نرسد چه اتفاقی بر سر این امید و انتظار روانی خواهد آمد؟
دکتر مهدی ملک‌محمد عضو انجمن روان‌شناسی ایران وضعیت انتظاری به وجود آمده را خطرناک می‌داند، چراکه به اعتقاد وی نتیجه‌بخش بودن یا نبودن مذاکرات، هر دو می‌تواند جامعه را به سمت ناامیدی گسترده پیش ببرد؛ دلیل این ناامیدی پمپاژ انتظار و امید غیرواقع‌بینانه‌ای است که مردم را از واقعیت دور می‌کند.
ملک‌محمد گفت: مذاکرات بین‌المللی زیادی در کشور ما و دیگر کشورها رخ می‌دهد که برای مردم چندان اهمیتی ندارد و سیاستمداران به آن اهمیت می‌دهند. اما مذاکرات هسته‌ای هرچند یک امر سیاسی است، از آن‌جایی برای مردم مهم است که با زندگی روزمره آن‌ها گره می‌خورد. آمیخته‌شدن بحث تحریم‌های اقتصادی با مذاکرات، از دلایل پراهمیت شدن آن است. مردم امید دارند تا با نتیجه‌گرفتنِ مذاکرات فشار تحریم‌ها برداشته شود.
این روان‌شناس در ادامه اظهار کرد: به چنین حالت و پدیده‌ای "امید" می‌گویند. اریک فروم –روان‌کاو و فیلسوف اجتماعی آمریکایی آلمانی‌تبار- امید را به ببری در حال کمین تشبیه می‌کند که منتظر جهیدن است؛ ما به آن‌چه الان در دست داریم امید نداریم، بلکه به چیزی امیدواریم که به دست بیاوریم. حالتی که می‌توان در مردم در برابر نتیجه مذاکرات هسته‌ای دید.
این روان‌شناس با تاکید بر اینکه مردم فشار اقتصادی را نتیجه تحریم اقتصادی می‌دانند گفت: ‌نتیجه‌بخش ‌بودن مذاکرات هسته‌ای می‌تواند باعث شود که مردم به رفاه اقتصادی، زندگی و شادی امیدوار شوند. هرچند که ممکن است فشار اقتصادی که مردم آن را احساس می‌کنند، نه در نتیجه تحریم‌های اقتصادی بلکه در نتیجه مدیریت اشتباه اقتصادی باشد. درست یا نادرست مردم به این نتیجه رسیده‌اند که فشار اقتصادی نتیجه تحریم‌های اقتصادی است. این امر سبب می‌شود که مردم منتظر باشند و به گفته فروم حالت ببری نیم‌خیز در انتظار جهیدن را داشته باشند؛ چیزی که ما این روزها در مشاغل و اصناف مختلف می‌بینیم. مردم جامعه حرکتی نمی‌کنند و نمی‌دانند که شادند و یا غمگین و تنها در انتظار چیزی نشسته‌اند که در آن امیدی نهفته است.
وی تصریح کرد: از نظر سلامت روانی، هنگامی که در یک فرد انتظار روانی وجود داشته باشد، آن فرد از سلامت روانی بهتری برخوردار است، نسبت‌به کسی که انتظاری ندارد و نا امید است. انتظار نشان از سطح خوب سلامت روانی دارد. بنابراین در سطح انتظار فعلی مردم امید هست که موجب خشنودی می‌گردد.
عضو انجمن روان‌شناسی گفت: نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم این است که ببینیم آیا این انتظار انتظاری درست است و یا دست نیافتنی و غیرمنطقی؟ اگر انتظار انتظاری غیر منطقی باشد و به تحقق نپیوندد نتیجه آن ناامیدی خواهد بود.
وی با انتقاد از تمرکز بیش از حد دولت بر مذاکرات هسته‌ای گفت: در مورد مذاکرات هسته‌ای نیز، بخشی از انتظارات غیر واقعی و نتیجه تمرکز بسیار بالای دولت بر این مذاکرات است؛ دولت این انتظار را به اندازه‌ای به جامعه پمپاژ کرده که حال نمی‌تواند آن را مدیریت کند. برای مثال کافی است نگاهی به تیتر یک روزنامه‌ها بیاندازیم که همگی به اخبار مذاکرات می‌پردازند و در آن‌ها گفته می‌شود که اگر مذاکرات به نتیجه برسد، مشکلات حل خواهد شد.
دکتر ملک‌محمد درباره وضعیت اقتصادی کشور ادامه داد: اما باید این سئوال را پرسید که آیا مشکلات ما تنها به این 10-12 سال تحریم‌ها بازمی‌گردد؟ پاسخ منفی است. چراکه به گفته اقتصاددانان، اقتصاد در کشور ما و در 100 سال اخیر روالی را طی کرده که به مرور وضعیت آن را بدتر کرده است. در چنین شرایطی، دولت به‌جای آنکه به‌صورت شفاف به مردم اعلام کند که تا چه میزان می‌توان از مذاکرات انتظار داشت، همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد مذاکرات گذاشته است.
پاردوکس امید و انتظارات زیر نگاه غیرواقع‌بینانه
این روان‌شناس با اشاره به ناامیدیِ پس از نتیجه‌بخش نبودن مذاکرات در ادامه اظهار کرد: اگر مذاکرات هسته‌ای به نتیجه نرسد، به آن معناست که به مردم بگوییم "تمام!" دیگر امیدوار نباشید! در این‌صورت یک ناامیدی گسترده در سراسر جامعه رخ خواهد داد و قطعا پس از گذشت یک‌سال شاهد آمار اختلالات روانی در جامعه خواهیم بود. برای باز کردن بحث مثالی می‌زنیم و آن آغاز شروع تحریم‌هاست که به مردم گفته شد این تحریم‌ها تاثیری بر جامعه نخواهد گذاشت، اما به مرور کارخانه‌ها تعدیل نیرو کردند، وضعیت اقتصادی به‌هم ریخت، آمار استرس بالا رفت و... .
مهدی ملک‌محمد در ادامه گفت: درنتیجه و در شرایط حاضر اکر مذاکرات به نتیجه نرسد، یک ناامیدی فراگیر رخ خواهد داد؛ ناامیدی فراگیری که غیرواقعی است، چرا که در صورت مدیریت درست می‌توانست به‌وجود نیاید. اما اگر مذاکرات به نتیجه برسد، تا چندماه شاهد یک افزایش خلق مثبت در جامعه خواهیم بود، اما از آنجایی که انتظار ما از مذاکرات انتظاری غیرواقعی بوده و نتیجه با آنچه انتظارش را داشتیم هم‌خوانی ندارد، باز هم جامعه ناامید خواهد شد. هرچند که این ناامیدی از ناامیدیِ ناشی از به نتیجه نرسیدن مذاکرات کمتر است، اما وجود خواهد داشت. برای مثال می‌توان به ورشکستگی‌ اقتصادیِ اخیر در دولت یونان اشاره کرد. یونانی‌ها برای بهبود شرایط دولت‌ها را تغییر داند اما درنتیجه دیدند که اتفاق مهمی نمی‌افتد و ناامید شدند.
وی به استیصال پس از ناامیدی اشاره کرده و در این‌باره توضیح داد: اگر شما متوجه مشکلی باشید، اما ببینید که نمی‌توان آن را حل کرد، به این نتیجه خواهید رسید که دست از تلاش بردارید و نتیجه تلاش نکردن استیصال، درماندگی و... است که به دنباله آن مصرف مشروبات الکلی، اعتیاد، سیگار، عدم اهمیت به رژیم غذایی و... در جامعه افزایش خواهد داشت و بنابر نتایج تحقیقات روان‌شناسانه، در جامعهِ ناامید مردم رفتاری خواهند داشت که مرگ و میر در آن افزایش پیدا خواهد کرد. چنین شرایطی می‌تواند نتیجه به شکست رسیدن یا موفقیت مذاکرات نیز باشد.
عضو انجمن روان‌شناسی ایران ضمن اشاره به اینکه ما باید به ریشه اصلی مشکلات بپردازیم و با ذکر مثالی در این‌باره تصریح کرد: نکته اصلی در اینجاست که ما باید وضعیت اقتصادی کشور را صادقانه با مردم مطرح کنیم. تحریم‌ها فشارهای اقتصادی زیادی به مردم وارد کردند و هنگامی‌که یک کشور با تحریم روبرو شود یعنی نمی‌تواند مراودات ارزشمند جهانی داشته باشد. با این وجود اما، بنابر گفته اقتصاددانان مشکلات اقتصادی ما ناشی از درون کشور است. ما به‌جای توجه به مشکلات اصلی و درونی به مشکلات و مسائل دیگر می‌پردازیم. در این‌باره می‌توان مثالی زد، در بحران کم‌آبی که با آن روبروئیم کارشناسان معتقدند که 92 درصد مصرفِ آب به دلیل آبیاری زمین‌های کشاورزی است و تنها 8 درصد به مصارفی مانند مصارف خانگی می‌رسد. در این‌حال ما به‌جای آن‌که بر روی کشاورزی متمرکز شویم، بر آن 8 درصد تمرکز می‌کنیم که نتیجه‌ای نیز نمی‌گیریم.
مهدی ملک‌محمد در انتها اظهار کرد: در مذاکرات هسته‌ای نیز، ما به‌جای آن‌که با مدیریت اصل قضیه را حل کنیم، با ایجاد جو و فضاسازی (مانند آنچه پس از تفاهنامه لوزان رخ داد) از طریق رسانه‌ها و حاکمیت مردم را امیدوار می‌کنیم. وقتی که انتظار کسی را بالا می‌بریم، او مانند کِشی است که آن را می‌کِشید و وقتی رهایش کردید، دیگر آن کِش به حالت اول خود بازنخواهد گشت. انتظاری که در مردم ایجاد می‌شود باعث می‌گردد که وضعیت آن‌ها از آن‌چه بوده بدتر شود و این سبب خطرناک شدن شرایط خواهد شد.


پیوند کوتاه :


Telegram

نظرات بینندگان:

نام :
ایمیل :
* نظر:
* کلمه امنیتی:
 
پر کردن فیلد های ستاره دار (*) اجباری است.