خوانا

پایگاه خبری تحلیلی

» . . .

آخرین اخبار

تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۱:۴۰
کد خبر : 12588
Share

گرمای "جهنم درجه"

|زکیه سلطانی نژاد|

 اگر در یک روز آفتابی و بسیار سوزان این شهر آفتابگیر که معلوم نیست دمای هوا به چند درجه رسیده است، خدایی ناکرده  زبانم لال هر دو کولر خانه تان از کار بیفتد چه می کنید؟ حتما مثل ما پریدن جیرجیرک هایی که مثل مهمان ناخوانده هستند، بر روی سر و صورت و رختخوابتان را ترجیح می دهید به اینکه نصف شب بخاطر گرما زده شدن در یک اتاق دم کرده از خواب بپرید. حتما شما هم یک زیرانداز در حیاط پهن می کنید، رختخواب و بالش را هم می برید زیر ستاره های پرنوری که دب اکبر بین آنها خودنمایی می کند می خوابید و خدا را بابت اینکه امشب جیرجیرک ها کمتر شده اند و تا سال بعد به سفر رفته اند، شکر می کنید. البته قبل از اینکه متوجه کم شدن جیرجیرک ها بشوید قول داده بودید که امشب را کاری به جیرجیرک ها نداشته باشید. قول داده بودید که بگذارید آنها هم زندگی کنند و از گرمترین نقطه ی ایران در آن دو شبی که بی کولر مانده بودید، لذت ببرند!                                                                        
به قصه ی کولرهای از کارافتاده ی خانه که فکر می کنی، با یک وانت بار آنها را به کولرسازی تحویل می دهی، ولی چند دقیقه بعد از تحویل آن یادت می افتد که فردا جمعه است و باید تا شنبه برای تحویل کولرها صبر کنی! باید صبر کنی و به نعمت وجود کولرهای گازی و دو تکه ی خانه ات ایمان بیاوری و در دلت از سازنده و مخترع کولر(!)تشکر کنی که این وسیله ی کار آمد را ساخته! حالا بین خودمان بماند که از ستاره های پرنوری که در آسمان دیده می شوند لذت می بری و در حالی که سرت را روی بالش گذاشته ای، به وسیله ی دب اکبرشمال و جنوب و شرق و غرب را جهت یابی می کنی: بدون قطب نما و در حالی که خودت می دانی شمال کجاست و جنوب کدام طرف است!                                                             
حتی اگر انسان فراموشی بگیرد و نداند که کجا زندگی می کند متوجه خواهد شد که اینجا جنوب است: هوای دم کرده و خرما پزانش تو را از این بابت مطمئن می کنند. نقل همه ی یادداشت و قصه اش برای این نبود که بگویم کولرهای خانه مان خراب شده اند و دو شبانه روز در گرما خوابیدیم و نوشتیم و خوردیم و زندگی کردیم. برای این بود که بگویم زندگی مردم جنوب در گرمای "جهنم درجه" اش بدون کولرهای گازی و صدای گوش نوازی که شبها لالایی می خوانند برایمان محال است! این گرمایی که صفت "جهنم درجه ای" به خود گرفته اند تا متوجه شود کولر خانه تان خراب شده، در قالب یک شرجی خرماپزان به سراغتان می آید. این را تجربه کرده ام که می گویم!


پیوند کوتاه :


Telegram

نظرات بینندگان:

نام :
ایمیل :
* نظر:
* کلمه امنیتی:
 
پر کردن فیلد های ستاره دار (*) اجباری است.