خوانا

پایگاه خبری تحلیلی

» . . .

آخرین اخبار

تاریخ انتشار : ۳۰ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۴
کد خبر : 40116
Share

دوباره خاک بر سر شدیم!

|محسن مرادی|

بر گنج نشسته ايم.اما رنج ِگنج را بد جور مي كشيم.رنجي دردآور كه درون و بنيان ادمي را ذره ذره نابود مي كند.
ريزگردها در مقابل داشته هاي خدادادي خوزستان نقطه كوچكي هستند.اما به مدد وجود بي كفايت ها در بدنه مديريت انچنان قد كشيده است كه امروز ١٣ بهار و تابستان و زمستان و پاييز را از سر گذارنده است.
اهواز شركت شهري ست به مانند گذشته نفت سفيد،هفتکل ,مسجدسليمان و ...
انها نيز روزگاري همه امكانات را داشتند و اولين هاي بسياري را يدك مي كشيدند.از سينما گرفته تا مغازه هايي بزرگ كه امروز به "هايپر "معروف شده اند.اما شيره جانشان را كه كشيدند فقط اسم شهر ماند و شركت نيز رفت .به مانند جاني كه رفت و كالبد بي روحي كه ماند.
اهواز نيز سالها قبل تر از انكه شيره جانش تمام شود كالبد زندگي اش دارد بي روح مي شود.روحي افسرده با ريه هايي سرشار از خاك و دود فلرها و ته مانده هاي سوختن ناله هاي ني  ِشكرستان....
بايد براي معني بحران در خوزستان بدنبال لغت نامه اي تازه با معاني تازه گشت!مديريت بحران در اينجا خود عامل بحران است.
سردرگمي ناشي از ندانستن و نا كارآمدي و حيراني در بحران ،پاشنه آشيل استان شده است.
مديران بحران زا ،خوزستان را به لبه پرتگاه برده اند.
مديريت رفاقتي، آفت است.آفتي كه نيازمند جراحي و درمان است تا زخم ها را التيام بخشد.التيامي كه نميشود با سپهداري آب نديده بدان اميدوار بود.
مديران بحران زا ،خوزستان را اسير كرده اند. اسيري كه زنجير رفافت به پا دارد و مديراني ناكارآمد ِنابلد كه به زنجير رفاقت چنگ زده اند و  خيالشان راحت است كه با هر عملكردي ميزشان جابجا نميشود.چون رفيق بازند و گعده نشين شبانه ها تا دقايق صبح اند.صبحي درخشان براي خويش و بي طلوع براي مردم.
نفت را مي برند گاز و پتروشيمي و خيلي از نعمت هاي خدادداي ديگر را نيز .آب را هم كه بردند.نمي شود خاك را نيز  به عنوان ته مانده داشته هاي خوزستان ببرند تا ريه هاي مردمان استانم دمي درست كار كند و خاك استشمام نكنند.هر چه بود كه رفت خاك را نيز ببريد تا خاك بر سرمان نباشد.
هشت سال در برابر توپ و تانك ها راست قامت ايستاديم همچو نخل ها و بلوط ها.اما برخي مديران ترسو و ناكارآمد در استان كمرمان را شكسته اند.شكستني از درون رفافت هاي گعده اي.
آب را بردند تا خاك بر سرمان كنند.
آقاي رييس جمهور به خوزستان بيا تا معناي خاك بر سر را نه از كتاب ها و مجلات و روزنامه ها و... بلكه به عينه لمس كني.
آقاي كلانتري به خوزستان بيا تا معناي آب مازاد داشتن خوزستان را در كارون به نظاره بنشيني و درد و رنج از وجود گنج خدادادي را در عصرهاي تب دار و پر از خاك خوزستان در مطب پزشكان و راهروهاي بيمارستانهاي خوزستان از نزديك لمس كنيد.
١٣ سال از خاك بر سري مان گذشته است.مي گفتيد كه منبع ريزگردها از كشور عراق است و اين قسمت ها در كنترل داعش است.اما اكنون كه داعش در عراق شكست خورده و ان قسمت ها از اشغال در امده است حال چرا اقدامي صورت نگرفته است؟
بهانه ، بهانه و بهانه .بهانه و دليل هايي براي فرار رو به جلو و جواب هايي غيرقابل باور براي دولتي كه خود را راست گفتار و باقي دولت ها  را ..... بگذريم
اما اكنون ٥ سال از دولت راست گفتار!كليد مي گذرد اما چرا هنوز توپ بي تدبيري در مديريت خود را به دولت قبل مي اندازد الله و اعلم.
گيرم آن دولت كاري براي ريزگردها نكرد اما آقاي رييس جمهور دولت شما براي رفع ريزگردها در ٥ سال گذشته چه اقدامي كرده است.نكند تعطيلي خوزستان به دليل ريزگردهاي خانمانسوز در نزديك به  ده روز پياپي كه نه آب بود و نه برق و نه تلفن و .... يادتان رفته است كه در دولت فخيمه شما !اتفاق افتاد.
خوزستان را از خاك نجات دهيد و سكان مديريتها را به افراد لايق و شايسته بسپاريد نه به گعده نشين هاي چاپلوس و نابلد روزگار.


پیوند کوتاه :


Telegram

نظرات بینندگان:

نام :
ایمیل :
* نظر:
* کلمه امنیتی:
 
پر کردن فیلد های ستاره دار (*) اجباری است.